صفر تا صد یک معامله موفق

انجام یک معامله موفق و سودده همواره یکی از بزرگترین آرزوهای معامله‌گران بازارهای مالی بوده و هست که حتی برخی اوقات برای بزرگان بازار هم در ابتدا کار دشواری به نظر می‌رسیده ولی با پشتکار و ممارست و همچنین اضافه کردن چاشنی صبر که به نظر نگارنده پایه این بازار می‌باشد، توانسته‌اند به سودهای کلان در ازای ریسک‌های به مراتب پایین دست یابند.در مقاله امروز تاپ‌تریدرز به قلم آقای فریدالدین طباطبایی به این اصل و همچنین چگونگی انجام یک معامله موفق از صفر تا صد می‌پردازیم.

با ما همراه باشید

گام اول: انتخاب چارت مناسب جهت تحلیل

اولین و یکی از مهمترین موارد برای انجام یک ترید موفق انتخاب چارت مناسب برای تحلیل می‌باشد. از آنجایی که تحلیل طبق مبانی پرایس اکشن بر اساس رفتار و واکنش قیمت به نواحی مهم مقاومتی و حمایتی می باشد ، می توان از آن بر روی تمامی چارت ها و در تمامی بازارها استفاده نمود. اما دقت داشته باشید که در هر روز ممکن است فقط برخی از چارت ها در نقاط مناسب جهت ترید قرار داشته باشند و ما باید به دنبال چارتی بگردیم که قیمت در آن و برای آن روز در منطقه مناسبی قرار داشته باشد.
می توان در چارت ها و در تایم فریم روزانه محدوده های مقاومت و حمایت را مشخص نمود و بعد بررسی کرد که قیمت در کجا نسبت به این محدوده ها قرار گرفته و در تایم های ۳۰ دقیقه تا ۴ ساعته به دنبال سیگنال گشت و به صورت ذهنی برآورد تقریبی از نسبت استاپ به سود را محاسبه نمود و بعد بین چارت ها چارتی که بیشترین احتمال جهت به سود نشستن را به ما می دهد را انتخاب کرد.

در مثال اینجا من جفت ارز دلار نیوزلند به دلار امریکا (NZD/USD) را انتخاب نمودم. در تایم یک ساعته دیدم یک الگوی کیو ام احتمالی در حال شکل گیری است که میزان استاپ آن در برابر حد سود کم می باشد و ارزش ریسک دارد.

فرض می کنیم طبق تصویر ما در محدوده کادر مستطیل شکل قرار داریم و می خواهیم چارت رو بررسی کنیم.

NZD1
یک الگوی کیو ام احتمالی در حال شکل گیری است که میزان استاپ آن در برابر حد سود کم می باشد و ارزش ریسک دارد.

همانطور که در تصویر فوق می بینید با خطوط زیگزاگ سفید رنگی که مشخص کرده ام در انتهای موج یک قله بالاتر از قله قبلی دیده شده و این احتمال که قرار است یک الگوی qm داشته باشیم رو واسه من افزایش داده است. به تایم روزانه میرم و حدود مقاومت ها و حمایت ها رو در اون منطقه مشخص می کنم.

NZD2
در تایم فریم روزانه حدود مقاومت ها و حمایت ها را مشخص میکنم

گام دوم : انتخاب تحلیل مناسب

حال می پردازیم به انواع نگاه های تریدرهای مختلف و اینکه چگونه تریدر موفق باید نگاه جامع به چارت داشته باشد و به اصطلاح نقشه خوان خوبی باشد (یا به قول خودم چشم عقابی داشته باشد).
یک حالتی که می توان گفت خیلی از تریدرها بر این اساس ترید می کنند شکست یک سطح و استفاده از اوردر از نوع استاپ برای آن شکست می باشد. به تصویر زیر دقت کنید:

NZD۳

همانطور که در تصویر مشاهده می کنید قیمت در گام نخست یک بار یک سطح مقاومتی را شکسته و یک عده عجول و مبتدی همان جا وارد پوزیشن خرید می شوند و صبر نمی کنند که کندل شکست تثبیت بشه. در ادامه قیمت نزول کرده و دوباره به زیر خط مقاومت آمده است وتعدادی از این عزیزان با ضرر خارج می‌شوند و کسانی که کمی تجربه بیشتر دارند صبر می کنند ببینند آیا از کف قبلی قیمت عبور می کنه یا خیر. می‌بینید که قیمت به کف قبلی نرسیده و مجدد به سمت خط مقاومت حرکت کرده است.
یک عده دیگر از عزیزان بعد از عبور قیمت برای اولین بار از مقاومت صبر می کنند تا کندل تثبیت بشه و همانطور که می‌بینید قیمت با یک شادوی بلند مقاومت رو شکسته و بدنه به اندازه کافی از مقاومت عبور نکرده است و در اینجا این عده متوجه می شوند که این یک شکست معتبر نبوده است و وارد معامله نمی‌شوند.
در ادامه قیمت با یک کندل خوب موفق به عبور از مقاومت شده و می توان به عنوان یک ترید بای استاپ در محدوده قله قبلی گذاشت با حد ضرر مشخص شده و تی پی حداقل برابر با این حد ضرر و یا تی پی یک عدد ثابت و دلخواه.
من قیمت ورود و استاپ و نهایت حرکت قیمت در جهت پوزیشن رو مشخص کرده‌ام. مشاهده می کنید که مقدار ریسک و ضرر نسبت به سود بالاست و عقل سلیم میگه این ترید مناسب ورود نیست.
در تصویر بعد حالت دیگر انتخاب یک عده از تریدرهای عزیز رو نشان می دهم و اون رو از لحاظ ارزش ورود بررسی می کنم.

NZD4

تریدرهای با تجربه تر بعد از شکست از اوردر لیمیت در محدوده شکست جهت ورود به معامله استفاده می‌کنند. من در اینجا مشخص کرده‌ام در چه قیمتی میشه با بای لیمیت وارد شد و بر اساس حد ضرر و ریسک به ریوارد ۱ ، تی پی را درکجا باید قرار داد و مشاهده می کنید که قیمت به تی پی نرسیده و در ادامه استاپ را لمس کرده است و یا در حالت خوش بینانه می توان گفت شاید تی پی لمس شده باشد (به دلیل اختلاف قیمت ناچیز بین برخی بروکرها). خب تا اینجا بزرگان بازار موفق شده‌اند عده زیادی رو گول بزنند. اما تریدرهایی که بر اساس پرایس اکشن و رفتار قیمت تصمیمی گیری می کنند با چشم عقابی خودشون احتمال شکل گیری یک الگوی مهم در این سیستم را مشاهده کرده اند و در ذهن خودشون رفتار آینده قیمت را تا حدودی ترسیم کرده اند.

گام سوم : نحوه تنظیم یک معامله و پیدا کردن نقاط ورود و حد ضرر و تی پی

در اینجا هم حالت های مختلفی می شه ترید کرد. به تصویر زیر دقت کنید.
در تصویر زیر ترید در تایم فریم ۱۵ دقیقه رو نشون دادم که بر اساس الگوی qm میشده واردش شد و نسبت حد ضرر به حد سود رو مشاهده کنید که چقدر مناسب و عالی بوده است.

NZD۵

برای اینکه خطا کمتر بشه توصیه خودم تحلیل و ترید در تایم های بالاتر مانند ۳۰ دقیقه تا ۴ ساعته می‌باشد. در تصویر بعدی بر اساس تایم فریم یکساعته می رم جلو و مباحث تکمیلی رو اونجا بیان می کنم.

NZD6

ازقبل گفتم که با مشاهده احتمال تشکیل الگوی QM من میام و بر اساس محدوده کف قبلی (L) اوردر بای لیمیت رو قرار میدم. یک اوردر درمرز بالای محدوده ، یک اوردر در مرز پایین اوردر و اوردر دیگر در میانه کندلی که این محدوده را در گذشته شکسته است. در تصویر فوق من این سه اوردر را نشان داده‌ام. پس اوردرهای زیر را داریم :
Buy Limit @ 0.6989
Buy limit @ 0.6993
Buy Limit @ 0.6998
همین طور با توجه به پایین ترین کف یعنی LL حد ضرر را با احتساب اسپرد عدد ۰٫۶۹۶۳ در نظر قرار می‌دهم. حد سود اولیه هم در محدوده قله ی بالاتر یعنی HH قرار می گیرد. دقت کنید در تصویر فوق محل فرضی که فرض کرده ام ما در اون موقعیت چارت را دیده ام را نشان داده ام و من در آن زمان قله ی بعدی را هنوز ندیده ام . بعد با گذشت زمان می شود تی پی را ویرایش کرد و به اون قله منتقل کرد و همچنین پوزیشن را ریسک فری نمود تا بتوانیم بیشترین پیپ ممکن رو از این تحلیل بگیریم.
خب تا اینجا ما نقشه و پلن معاملاتی خودمون رو هم طراحی کردیم. گام بعدی تعیین حجم معامله به منظور مدیریت سرمایه می باشد.

گام چهارم : تعیین حجم ورود به معامله و مدیریت سرمایه

فرض می کنم که بالانس حساب ۱۰۰۰ دلار می باشد. میزان ریسک معقول برای هر ترید رو اساتید بین ۳ تا ۵ و یا گاهی تا ۱۰ درصد در نظر میگیرند. من در اینجا با فرض ۳ درصد ریسک روی ترید مثال را ادامه می‌دهم.
۳ درصد بالانس ۱۰۰۰ دلار یعنی در این معامله من می تونم تا ۳۰ $ ضرر بدم و بیشتر از اون مجاز نیستم.

به سراغ پلن معاملاتی میرم و قیمت میانگین اوردرها رو تعیین می کنم. این کار برای این انجام میشود که بعد بر اساس این قیمت مقدار پیپ حد ضرر را محاسبه کرده و جهت تعیین حجم ورود استفاده کنم.
در این مثال میانگین قیمت ورود عدد ۰٫۶۹۹۳۳ به دست آمد. حالا فاصله ی این قیمت تا قیمت حد ضرر یا استاپ را که ۳۰ پیپ است بدست می آورم.
در مرحله بعد حساب می کنم با چه حجمی ۳۰ پیپ حرکت معادل ۳۰ دلار خواهد شد. خب واضح است که بر طبق لات استاندارد من میتوانم برای این ترید با حجم ۰٫۱ لات وارد معامله خرید بشوم.
در بالا و در پلن معاملاتی خود من سه نقطه ورود تعیین کرده ام. الان حجم رو هم بدست آورده ام. پس میام این حجم رو بین سه اوردر تقسیم می کنم و اوردهای خودم رو تنظیم می کنم.
پس اوردرها الان به این صورت شدند:
Buy Limit – ۰٫۰۳ lot @ 0.6989 , stop: 0.6963
Buy Limit – ۰٫۰۴ lot @ 0.6993 , stop: 0.6963
Buy Limit – ۰٫۰۳ lot @ 0.6998 , stop: 0.6963
سپس تعیین تی پی :
در تصویر بعدی می بینید که تی پی ها بر اساس محدوده های مقاومت و حمایت در گذشته بازار و در تایم فریم های روزانه و هفتگی بدست آمده است.
پس اوردرها در نهایت به صورت زیرتعیین می گردند:
Buy Limit – ۰٫۰۳ lot @ 0.6989 , stop: 0.6963 , TP3: 0.7203
Buy limit – ۰٫۰۴ lot @ 0.6993 , stop: 0.6963 , TP2: 0.7146
Buy Limit – ۰٫۰۳ lot @ 0.6998 , stop: 0.6963 , TP1: 0.7069

 

همانطور که در تصویر فوق می بینید می توان به صورت دیگری نیز پوزیشن ها را مدیریت نمود.
– با عبور قیمت از سطح LH استاپ ها را به نقطه ورود منتقل کرد.
– با عبور قیمت از HH استاپ را به زیر کف قبلی منتقل کرد.
– در ادامه با تشکیل هر کف بالاتر و جدید استاپ ها رو به زیر ان منتقل کرد و برای هر سه پوزیشن تا محدوده TP3 صبر نمود.
در حالت فوق می شود حداکثر پیپ را از ترید گرفت ولی خب مستلزم بررسی مکرر چارت درساعات مختلف می باشد.
خودتان می توانید حساب کنید که این ترید با ۳٪ ریسک می توانسته تا چند درصد سود به شما برساند. کافیست در هفته ۴-۳ نمونه ازاین ترید ها پیدا کنید .
اشتباهی که اکثر عزیزان دارند این است که توقع دارند با سرمایه کم سود های بالا ببرند. نکته جالب اینجاست که مثلا اگر کسی در کار خرید یا فروش ماشین است، وقتی بر روی پراید معامله می کند با ۲۰۰هزار تومن سود هم قانع بوده و معامله را به سر انجام می رساند. آن کسی هم که دنبال سود ۱میلیونی یا بیشتر است خب به دنبال خرید و فروش ماشین های گران قیمت تر می رود.
شما هم اگر می خواهید سودهای بالا ببرید باید به همان نسبت سرمایه بیشتری هم داشته باشید. اگر سرمایه بالا ندارید پس باید قطره قطره جمع کنید تا دریا شود. هرچند همانطور که در ترید بالا می بینید قطره هاش همچین کوچک هم نیستند. ولی مهم این است که شما اجازه نداده اید بیشتر از ۳ درصد سرمایه‌تان در ریسک خطر قرار بگیرد که آن را هم در اولین فرصت به صفر رسانده اید.
بدترین حالت ترید فوق از دست دادن ۳ درصد سرمایه و معادل ۳۰ دلار بوده است که می توان امیدوار بود در ترید بعدی با دقت عمل بیشترآن را جبران کرد. حالت خوب آن هم سود مناسب بوده است که باید خدا رو شاکر باشید و به دنبال موقعیت مناسب بعدی طبق همین گام ها بروید.

تعیین دقیق تر نقطه ورود

در بالا تصویری در تایم ۱۵ دقیقه هم از این جفت ارز نشان دادم و گفتم که بهتر است برای تعیین و تایید الگو از تایم های بالاتر استفاده کنید. ولی می توانید برای پیدا کردن نقطه ورود مناسبت تر و کم ریسک تر از این تایم استفاده کنید. وقتی شما در تایم یکساعته احتمال تشکیل الگو را دادید می توانید به تایم ۱۵ دقیقه مراجعه کنید و اونجا طبق همون تصویر و بر اساس کف و قله های اون تایم نقاط ورود را تعیین
کنید (تعیین استاپ و تی پی در همان تایم یک ساعته یا بالاتر) که اگر دقت کنید درحدود ۲۰ پیپ پایین تر می توانستید وارد شوید و با استاپی در حدود ۱۰ پیپ و با همون ریسک سه درصد با حجم های بالاتری نیز وارد شوید. که البته نیاز به تمرین بیشتر هم دارد.

ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده اند.پر کردن این فیلد ضروری است *